تیادی

توانبخشی چیست

اخبار

31 مرداد 1401 122 بازدید
تیادی
توانبخشی 1

توانبخشی چیست

توانبخشی 2

توانبخشی چیست

توانبخشی مفهومی است که به طور گسترده در سطح جهانی مورد بحث قرار گرفته است. این به هیچ وجه غیرمنتظره نیست زیرا بیش از یک میلیارد نفر با نوعی معلولیت زندگی می کنند که بیش از 15 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهد. علاوه بر این، طبق گزارش اخیر، 2.41 میلیارد نفر در سراسر جهان با شرایطی زندگی می کنند که بر عملکرد آنها در زندگی روزمره تأثیر می گذارد و از خدمات توانبخشی بهره مند می شوند، که برابر است با 1 نفر از هر 3 نفر که در طول دوره بیماری یا آسیب خود به خدمات توانبخشی نیاز دارند.

نسبت جمعیت بالای 60 سال جهان در 30 سال آینده دو برابر خواهد شد که اکثریت آنها با بیماری های مزمن به ویژه بیماری های غیرواگیر زندگی خواهند کرد. این روندهای متغیر بهداشتی و جمعیتی به افزایش سریع جهانی در تعداد افرادی که عملکردشان کاهش می یابد کمک می کند و در نتیجه نیازهای توانبخشی برآورده نشده عظیمی را به همراه دارد. بسیاری از این نیازهای برآورده نشده در میان فقیرترین و آسیب پذیرترین جمعیت در کشورهای با درآمد کم و متوسط و محیط های متاثر از درگیری متمرکز است، که اغلب برای مقابله با این نیازهای فزاینده برای خدمات توانبخشی مجهز نیستند.

طبق گفته سازمان بهداشت جهانی (WHO)، توانبخشی یکی از اجزای ضروری پوشش همگانی سلامت (UHC) است که در کنار «ارتقای سلامت، پیشگیری از بیماری‌ها، درمان و مراقبت‌های تسکینی » از ویژگی‌های آن است. بنابراین، توانبخشی بر دستیابی به استقلال عملکردی در فعالیت‌های زندگی روزمره ( ADL )، مشارکت در کار، تفریح و آموزش متمرکز است و افراد قادر به دستیابی به نقش‌های معنادار در زندگی روزمره هستند. [2] واضح است که توانبخشی نه تنها در دستیابی به مزایای سلامت فردی، بلکه برای یک هدف کلی سلامت جهانی که اجازه ساختن یک جمعیت جهانی سالم و کارآمد را می دهد، حیاتی است.

تعریف

توانبخشی 3

اساساً، توانبخشی بر این فلسفه استوار است که هر فرد دارای گرایش و حق ذاتی است که در مراقبت های بهداشتی خود متخصص باشد. بنابراین، این تمایز بین مراقبت حاد و توانبخشی را مشخص می کند، جایی که مراقبت حاد مربوط به بقای یک فرد است، در حالی که توانبخشی به آموزش و آموزش افراد مربوط می شود تا بتوانند به تنهایی فعالیت های زندگی روزمره را انجام دهند. بنابراین مراقبت از خود و استقلال عملکردی را ارتقا می دهد. با وجود این، در حال حاضر هیچ تعریف یا درک جهانی از توانبخشی وجود ندارد، و به طرق مختلف بسته به زمینه، از جمله به عنوان یک موضوع توسعه، موضوع ناتوانی، مسئله سلامت، موضوع حقوق بشر، موضوع سوء مصرف مواد و مسئله امنیتی به تصویر کشیده می شود. چند نام ببرید به این ترتیب طیف گسترده ای از تعاریف برای توانبخشی توسط مقامات مختلف استفاده می شود:

«به خدمات و برنامه‌هایی اشاره دارد که برای کمک به افرادی که تروما یا بیماری را تجربه کرده‌اند که منجر به اختلالی می‌شود که منجر به از دست دادن عملکرد (فیزیکی، روانی، اجتماعی یا حرفه‌ای) می‌شود، طراحی شده است.»

“هدف بازیابی، جبران، پیشگیری یا کند کردن زوال عملکرد (حسی، جسمی، فکری، ذهنی، شناختی یا اجتماعی) برای کمک به افراد برای رسیدن به سطوح مطلوب است.”

«فرآیندی برای بازیابی توانایی‌های ذهنی و/یا فیزیکی از دست رفته در اثر آسیب یا بیماری به منظور عملکرد طبیعی یا تقریباً طبیعی»

توانبخشی در کنار ارتقاء، پیشگیری، درمان و مراقبت تسکینی یکی از راهبردهای اصلی سلامت سازمان جهانی بهداشت است. WHO توانبخشی را اینگونه تعریف می کند
«مجموعه‌ای از اقداماتی که به افرادی که ناتوانی را تجربه می‌کنند یا احتمالاً تجربه می‌کنند کمک می‌کند تا به عملکرد مطلوب در تعامل با محیط خود دست یابند و حفظ کنند.»

سپس توانبخشی “مجموعه ای از مداخلات طراحی شده برای بهینه سازی عملکرد در افراد دارای شرایط سلامت در تعامل با محیط خود” است. شرایط سلامتی می تواند به بیماری (حاد یا مزمن)، آسیب یا تروما اشاره داشته باشد که ممکن است شامل شرایط دیگری مانند بارداری، افزایش سن ، استرس، ناهنجاری مادرزادی یا استعداد ژنتیکی باشد. هر فردی که دارای یک وضعیت سلامتی است که نوعی محدودیت در عملکرد، مانند تحرک، بینایی یا شناخت را تجربه می کند، ممکن است نیاز به توانبخشی داشته باشد. به عنوان چنین توانبخشی با استفاده از مدل زیست روانی اجتماعی به بهترین وجه مشخص می شوداز طریق استفاده از مداخلاتی که به آسیب‌ها، محدودیت‌های فعالیت و محدودیت‌های مشارکت می‌پردازد، با در نظر گرفتن عوامل زمینه‌ای، هم شخصی و هم محیطی، از جمله فناوری کمکی که بر عملکرد تأثیر می‌گذارد.

توانبخشی باید به عنوان یک خدمات ضروری در تمام سطوح سیستم مراقبت بهداشتی دیده شود. بسیاری از افراد بدون اختلالات طولانی مدت در مقطعی از زندگی خود به خدمات توانبخشی نیاز خواهند داشت. به طور مشابه، بسیاری از افراد با اختلالات طولانی مدت به طور مداوم به خدمات توانبخشی نیاز ندارند، به عنوان مثال، فردی که آسیب نخاعی دارد ممکن است در ماه های آسیب نخاعی اولیه خود به توانبخشی فشرده نیاز داشته باشد، اما زمانی که درمان کافی برای عملکرد حداکثری خود را دریافت کرد. قابلیت ها و دستگاه های کمکی ارائه شده استآنها باید آنها را قادر سازند تا به عملکرد خوب در جامعه و محیط خانه خود ادامه دهند، در این صورت ممکن است نیازی به دسترسی بیشتر به خدمات توانبخشی نداشته باشند. برخی از افراد با اختلالات طولانی مدت نیز ممکن است به خدمات توانبخشی دوره ای نیاز داشته باشند، مانند افراد مبتلا به افسردگی یا شرایط دژنراتیو.

توانبخشی یک استراتژی بهداشتی بسیار شخص محور است که در آن درمان به شرایط بهداشتی اساسی و همچنین اهداف و ترجیحات کاربر پاسخ می دهد. اطلاعات در مورد عملکرد برای تصمیم گیری در توانبخشی در تمام سطوح سیستم سلامت ضروری است زیرا هدف از توانبخشی بهینه سازی عملکرد در پرتو اختلالات، آسیب ها و بیماری های حاد یا مزمن است:

در سطح کاربر، اطلاعات مربوط به عملکرد، تعیین هدف و ارزیابی نتیجه را در سراسر مراقبت های توانبخشی (اولیه، ثانویه و سوم)، و در مراحل درمان (مراقبت حاد، مراقبت پس از حاد و مراقبت طولانی مدت) راهنمایی می کند.
در سطح تسهیلات یا برنامه، اطلاعات مربوط به عملکرد کاربران را می توان برای کمک به نظارت بر نتایج بالینی و بهبود برنامه ریزی خدمات و تضمین کیفیت جمع آوری کرد.
در سطح سیاست، اطلاعات کلینیکی انباشته در مورد عملکرد، منبع شواهدی را برای برنامه ریزی خدمات بهداشتی و توانبخشی و نظارت بر تأثیر آنها به سیاست گذاران می دهد.

توانبخشی در طول دوره زندگی، از نوزادان تا پایان عمر اتفاق می‌افتد، می‌تواند از قبل از یک وضعیت سلامتی (پیشگیری، پیش‌توان‌سازی، ترویجی)، در مراقبت‌های حاد، و مراقبت‌های پس از حاد تا درازمدت و آن مداخلات توانبخشی رخ دهد. ‘ توسط بسیاری از متخصصان بهداشتی و غیر بهداشتی و همچنین افراد، خانواده ها و مراقبان آنها ارائه می شود. توانبخشی با بازیابی، پیشگیری یا کند کردن زوال عملکرد (حسی، جسمی، فکری، ذهنی، شناختی یا اجتماعی)، فرد را در مرکز فرآیند قرار می دهد و به افراد در دستیابی به پتانسیل کامل خود کمک می کند و مشارکت در جامعه را تشویق می کند. بنابراین تأثیر آن نه تنها بر افراد، بلکه بر خانواده ها، جوامع و اقتصاد آنها نیز می باشد.

عناصر توانبخشی

توانبخشی 4
دیتز چهار عنصر توانبخشی را در رابطه با افراد مبتلا به سرطان توصیف کرد که اکنون در توانبخشی برای طیف وسیعی از شرایط استفاده و اعمال می شود: پیشگیرانه، ترمیمی، حمایتی، تسکینی:

توانبخشی پیشگیرانه
مدت کوتاهی پس از تشخیص جدید یا شروع اختلالات جدید رخ می دهد. هدف ارائه آموزش، مشاوره و مداخلات برای جلوگیری یا کند کردن شروع اختلالات بیشتر و حفظ سطح توانایی فرد است. این یک شکل رایج توانبخشی در شرایط طولانی مدت است، مانند سرطان ، بیماری مزمن انسدادی ریه (COPD) ، دیابت و بسیاری از بیماری های عصبی. همچنین زیربنای خود مدیریتی پشتیبانی شده است و می تواند شامل مداخلاتی با هدف حفظ عملکرد تا زمانی که ممکن است باشد.

توانبخشی ترمیمی
توانبخشی ترمیمی بر مداخلاتی تمرکز دارد که باعث بهبود اختلالاتی مانند قدرت عضلانی یا عملکرد تنفسی و اختلالات شناختی برای به دست آوردن حداکثر بازیابی عملکرد می شود. این یک نوع متداول توانبخشی پس از جراحی، بیماری یا رویدادهای حاد مانند ضربه شدید یا سکته مغزی به منظور به حداکثر رساندن عملکرد است.

توانبخشی حمایتی
توانبخشی حمایتی با استفاده از روش هایی مانند ارائه وسایل خودیاری و آموزش راهبردهای جبرانی یا روش های جایگزین برای انجام کارها، توانایی خودمراقبتی و تحرک فرد را افزایش می دهد. این ممکن است شامل تهیه تجهیزات کمکی یا اصلاحات محیطی باشد. گاهی اوقات از آن به عنوان توانبخشی سازگار یاد می شود.

توانبخشی تسکینی
توانبخشی تسکینی به افراد مبتلا به شرایط محدود کننده زندگی این امکان را می دهد که از نظر جسمی، روانی و اجتماعی کیفیت زندگی بالایی داشته باشند و در عین حال به خواسته های خود احترام بگذارند. اغلب بر تسکین علائمی مانند درد، تنگی نفس و ادم، جلوگیری از انقباضات، کمک به تنفس، سلامت روانی، آرامش یا استفاده از وسایل کمکی تمرکز می‌کند تا استقلال عملکردی را به حداکثر برساند و از راحتی، وقار و کیفیت زندگی حمایت کند.

اهداف توانبخشی
اهداف توانبخشی عبارتند از:

جلوگیری از از دست دادن عملکرد
کاهش سرعت از دست دادن عملکرد
بهبود یا بازیابی عملکرد
جبران از دست دادن عملکرد (راهبردهای جبرانی)
نگهداری عملکرد فعلی
نتایج توانبخشی
پیامدهای توانبخشی مزایا و تغییرات در عملکرد یک فرد در طول زمان است که به یک اقدام یا مجموعه اقدامات منتسب است. همچنین شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد خدمات توانبخشی همچنین می‌تواند هزینه‌های بلندمدت را کاهش دهد و ارزش و برابری را در سراسر سیستم بهداشت و مراقبت بیافزاید. آنها ممکن است شامل موارد زیر باشند:

پیشگیری و کاهش تقاضا برای خدمات بهداشتی
ادغام مراقبت های خارج از بیمارستان، بنابراین مدت اقامت و پذیرش های برنامه ریزی نشده را می توان کاهش داد
پذیرش یا پذیرش مجدد در بیمارستان کمتر
کاهش مدت اقامت
افزایش استقلال
افزایش خود مدیریتی شرایط
کاهش بار مراقبت
بازگشت به نقش/شغلی که مربوط به سن، جنسیت و زمینه است (مثلاً مراقبت در منزل، مدرسه، محل کار)

توانبخشی خوب
بر نتایج خوبی که توسط افرادی که با آنها رفتار می کنیم تعیین می شود و اهداف آنها را هدایت می کنند، تمرکز می کند
بر نیازهای مردم تمرکز می کند، نه تشخیص آنها
اهداف بالایی دارد و شامل نتایج حرفه ای می شود
یک فرآیند فعال و توانمند است – نه مراقبت غیرفعال
به کار تیمی بین رشته ای متکی است
به تغییرات نیازهای مردم پاسخ می دهد
خدمات تخصصی و عمومی را ادغام می کند
برای تغییر تحول آفرین نیاز به رهبری دارد
امید می دهد

محدوده و محدوده توانبخشی
توانبخشی طیف عظیمی را در مسیرهای بیماران ما پوشش می دهد. این شامل پشتیبانی برای یادگیری مهارت های ارتباطی اولیه است. کلاس های ورزشی برای بهبود یا حفظ سلامت، رفاه و شغل بهینه؛ و توانبخشی عصبی پیچیده پس از تروما یا سکته مغزی. توانبخشی ممکن است در هر سنی مناسب باشد زیرا نیازهای فرد در طول زندگی تغییر می کند. برای مثال، آنها ممکن است به پشتیبانی نیاز داشته باشند:

توسعه مهارت‌های جدید – کودکان ممکن است برای غلبه بر موانع ناشی از مشکلات رشد و شرایط بهداشتی برای دستیابی به حداکثر سلامت و استقلال به کمک نیاز داشته باشند تا مهارت‌های خود را توسعه دهند.
حفظ مهارت ها و استقلال – برای شرایط پیشرونده (مانند زوال عقل، بیماری نورون حرکتی و سرطان پایانی)، تشخیص زودهنگام، ارزیابی و مداخله توانبخشی می تواند به افراد کمک کند تا مهارت ها و استقلال خود را تا زمانی که ممکن است حفظ کنند.
افزایش عملکرد – توانبخشی فرصتی را برای بهبود عملکرد در ورزشکاران و افراد ورزشکار پس از آسیب دیدگی یا دوری از ورزش فراهم می کند.
بهبودی از بیماری های غیرمنتظره – مانند افسردگی، اضطراب، روان پریشی، بستری شدن حاد در بیمارستان به دنبال سکته مغزی، جراحی، سقوط، عفونت قفسه سینه و حوادث قلبی.
بهبودی پس از ترومای بزرگ – توانبخشی و توانبخشی مجدد به افراد کمک می کند تا مهارت ها و استقلال خود را از جمله بازگشت به کار به حداکثر برسانند.
شرایط طولانی مدت را مدیریت کنید – وقتی افراد مبتلا به یک بیماری مزمن یا طولانی مدت به طور غیرمنتظره ای بیمار می شوند یا تشدید می شوند، از مداخله توانبخشی برای کمک به آنها برای بازیابی یا به حداکثر رساندن استقلال خود سود می برند.
شرایط خود مدیریتی – افراد مبتلا به یک بیماری مزمن یا طولانی مدت می توانند سلامت خود را مدیریت کنند و خطر ابتلا به عوارض ثانویه را که بر سلامت روحی یا جسمی آنها تأثیر می گذارد، مانند از دست دادن قدرت و آمادگی قلبی عروقی، انقباضات، زخم های فشاری کاهش دهند. ، درد، اضطراب و افسردگی.
حمایت از دسترسی – به افرادی که آسیب پذیر هستند و نیاز به حمایت دارند (مانند کسانی که دارای اختلالات شناختی یا مشکلات ارتباطی هستند) به عنوان بخشی از مداخلات توانبخشی آنها حمایت می شود.

بدون شک توانبخشی یک جنبه حیاتی از سلامتی است که با هدف افزایش عملکرد و استقلال انجام می شود. به عنوان یک حوزه سلامت، قبل از رسیدن به مدل فعلی خود که مؤلفه های مختلفی از عوامل بیولوژیکی، اجتماعی و زمینه ای را در بر می گیرد که بر سلامت و عملکرد افراد با چالش های مختلف سلامتی تأثیر می گذارد، طی مراحل مختلفی تکامل یافته است. صرف نظر از اینکه ذینفع چه کسی است، چه کسی آن را ارائه می‌کند، یا زمینه‌ای که توانبخشی در آن انجام می‌شود، بهینه‌سازی عملکرد هدف نهایی توانبخشی است و بدون توجه به شرایط سلامت زمینه‌ای، برای سلامتی بیمار مفید است. توانبخشی با بازیابی، پیشگیری یا کند کردن زوال عملکرد (حسی، جسمی، فکری، ذهنی، شناختی یا اجتماعی)، فرد را در مرکز قرار می دهد و به افراد کمک می کند تا به پتانسیل کامل خود برسند و در جامعه مشارکت کنند. بنابراین تأثیر آن نه تنها بر افراد، بلکه بر خانواده ها، جوامع و اقتصاد آنها نیز می باشد.

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

Leave a comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *